روایت عباس عبدی از مورد عجیب قائم مقام قالیباف

به گزارش وبلاگ فیسی بوک، عباس عبدی در اعتماد نوشت: چند روز پیش گزارشی را خواندم از فرآیند اخباری درباره اتهامات قائم مقام آقای قالیباف در شهرداری تهران که 12 سال عهده دار این پست بود و اکنون نیز گفته می گردد که ده ها جلسه از دادگاه او در سازمان قضایی نیرو های مسلح و به صورت غیرعلنی برگزار می گردد و ارقام اتهامات وی رکورد بسیاری از موارد فساد های قبلی را شکسته است.

روایت عباس عبدی از مورد عجیب قائم مقام قالیباف

این گزارش توضیح می داد که چگونه ابتدا درباره او اخباری منتشر می شد و سپس قاطعانه تکذیب می شد، پس از مدتی معلوم می شد که آن خبر درست است، نکات دیگری طرح می شد. این موارد جدید قاطعانه تکذیب و گفته می شد که این تبلیغات کار دشمنان است. این اتفاق چند بار رخ می دهد تا اینکه وی پس از خروج از کشور دوباره باز می گردد و این بار برای برطرف شائبه ها دوباره در دفتر سابق خودش حاضر می گردد و تعداد زیادی از اعضای شورای شهر سابق و مدیران شهرداری به دیدن وی می فرایند و در مدح و توانایی های وی هر کدام به طور مفصل سخنرانی می نمایند.

تصویر و محتوای کامل این جلسه در گزارش وجود داشت. ظاهرا بازگشت به دفتر نیز صوری بوده و فقط برای همین یک برنامه طراحی شده بود. مدتی از این ماجرا می گذرد تا اینکه وی بازداشت می گردد و پفراینده وی تحت رسیدگی در دادگاه بدوی است.

به رغم انتظاری که وجود دارد تا این دادگاه علنی رسیدگی گردد، معلوم نیست که چرا به صورت غیرعلنی رسیدگی می گردد. بر فرض که یکی، دو مورد هم باشد که انتشارش برای کشور مفید نباشد، پس چرا بقیه را علنی برگزار نکردند تا حقیقت ماجرا برای جامعه و مردم آشکار گردد؟

این یادداشت درصدد پرداختن به علنی بودن یا نبودن این دادگاه و نیز انتقاد از رسیدگی به آن در سازمان قضایی نیرو های مسلح نیست، بلکه نکته دیگری را می خواهم توضیح دهم.

این رویداد را در ذیل سه شرایط ممکن می توان تحلیل کرد. اول اینکه فرد مزبور مرتکب جرم شده و ارقام نجومی اتهامات وی نیز کمابیش واقعی است. در این صورت چرا مهم ترین اشخاص شورای شهر و شهرداری زمان آقای قالیباف از او در حد باورنکردنی تجلیل می نمایند؟ یک حالت این است که باید گفت این افراد نیز شریک اتهامات وی هستند و از این نظر طبیعی است که از او دفاع نمایند، زیرا از خودشان دفاع نموده اند. چنین شرایطی به معنای فراگیری گسترده فساد است که به نوعی بی نتیجه بودن اقدامات عادی در مبارزه با فساد را نشان می دهد.

حالت دیگر این است که واقعا آن افراد و همکاران از روی خلوص نیت و عقیده پایدار چنان حمایت های عجیبی را از آقای قائم مقام نموده اند که در این صورت یا وی مرتکب جرم شده یا به کلی بی گناه است. اگر مرتکب این اندازه عظیم از جرم شده به طوری که همه دوستان و همکارانش از آن بی اطلاع هستند، در این صورت باید به جای دیگری شک کرد. این چه سیستمی است که یک مدیر آن می تواند تا این اندازه مرتکب تخلف گردد، ولی هیچ کدام از همکاران و ناظران فعالیت های او متوجه ماجرا نشده باشند و همچنان او را سالم و خیرخواه و جهادی بدانند و از روی علاقه و خلوص نیت از او دفاع نمایند؟!

این شرایط حتی از حالت اول نیز برای یک نظام خطرناک تر است. نشان می دهد که همه می توانند اقدامات مجرمانه مرتکب شوند، بدون اینکه کسی متوجه آنان گردد.

در اینجا اعتماد کلی نسبت به کارآمدی ساختاری در مقابله با فساد زایل می گردد. حالت سوم این است که او واقعا مرتکب تخلفی مهم نشده باشد و دوستان و همکارانش نیز درست و مطابق واقع از او دفاع نموده باشند. در این صورت آیا این همه اقدامات قضایی از جمله بازداشت و سر و صدای فراوان برای هیچ و پوچ است؟ اینکه خیلی خطرناک تر است که دستگاه داوری نماینده متهم به این رفتار گردد که افراد بی گناه را بازداشت و برای آنان پفراینده سازی کند؛ بنابراین هر کدام از حالات که درست باشد، یکی از یکی دیگر بدتر است.

البته یک حالت هم هست که از هر سه مورد بدتر است. اینکه قائم مقام و همکاران شان در شورای شهر سابق و شهرداری همه می دانستند که در حال اجرا چه کار هایی هستند، ولی آن ها را مجرمانه و خلاف تلقی نمی کردند، در حالی که از نظر مردم و دادگاه و قانون این اقدامات مجرمانه است. به گمانم ترکیبی از حالت های فوق پاسخ این معما است.

منبع: فرارو

به "روایت عباس عبدی از مورد عجیب قائم مقام قالیباف" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روایت عباس عبدی از مورد عجیب قائم مقام قالیباف"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید